Abstract
میان دو دانش تاریخ و ادبیات در تاریخ و فرهنگ ایران زمین از دیرباز همراهی و رابطه نزدیکی وجود داشت. به بیان دیگر اگر این دو علم را چون دو دایره در نظر آوریم اگر نپذیریم که برهم منطبق و متحدالمرکز هستند، می توان گفت که بخش متداخل این دو دایره در گذشته فرهنگ ایرانی عظیم و در خور نگرش است. طبیعی است که این آمیختگی و پیوند هم در مورد توانایی های مردان نامی تاریخ و ادب این سرزمین و هم در مورد آثار سرآمد و برجسته تاریخی و ادبی مصداق دارد. به طوری که می دانیم، متون ادبی در بستر تاریخ شکل گرفته و تطور یافته، تاریخ نیز در آینه ادبیات و شاخه ها و گرایش های مختلف آن منعکس گردیده است. برای پی بردن به رویدادهای تاریخی دوره میانه می توان در متون ادبی در حوزه شعر، نثر، طنز و صنایع و بدایع ادبی به آن دست یافت. از طرفی حوادث تاریخی عامل و محرک اصلی ادبا در خلق آثار ادبی به شمار می رفت. از آن جایی که مورخین اکثر قریب به اتفاق آن ها در دستگاه دیوانی صاحب منصب بودند لذا در تألیف و تدوین آثار خود، هیچ گاه از به کارگیری ادبیات و ظرایف ادبی بی نیاز نبودند. در نتیجه فهم و شناخت ادبیات فارسی در قرون میانه ایران، مستلزم آشنایی با تاریخ ، و مطالعه و باز سازی تاریخ ایران نیز متقابلا مستلزم آشنایی با ادبیات فارسی می باشد.
زرنوش مشتاق, جوانمردی، فوزیه. (2021) بررسی آثار ادبی- تاریخی فارسی در قرون میانه ایران, Anahita, Volume 8, Vol 8.
-
Views
511 -
Downloads
62